تصمیم جدید من و بابایی
سلام به دختر خوشملم
چند وقتیه برات پست جدیدی نزاشتمفقط میام نظراتو چک می کنم و میریم
حتما دلیل می خوای از مامانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باشه برات می نویسم
اول اینکه ماه رمضونه و ما دوتاییمون تا ظهر خوابیم............
بعدم که بیدار میشیم تا من میام به شما صبحونه بدم و برا خوشمل خانم ناهار درست کنم
شده ساعت ٢ بعداظهر............. بعدشم
باید خونه را تمیز کنم چون ماشاا... شما جای تمیز تو خونه نمی زارید.............
بعدم درست کردن افطاری و خلاصه کلی کار دیگه...................
حالا بریم سر دلیل دومش........
تو پست قبلی هم برات نوشتم که چند روزیه حوصله ندارم و این ماجراها هنوز ادامه داره.........
ولییییییییییییییییییییییی یه خبر خوب دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من و بابا محسن تصمیم گرفتیم بریم یه خونه دیگه از این موضوع خیلی خوشحالم
حالا مامانی تو باید یه کاری بکنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیلی کار سختی نیست............
باید برامون دعا کنی که زود یه خونه خوب برامون پیدا بشه
بابا محسن همه تلاششو میکنه که من و شما ذره ای غم نیاد تو
دلمون ولیییییییییییییییییی...........دیگران نمی زارند
عاشق هر دوتاییتونم وخیلی خیلی دوستـــــــــــــــــــــــــــــــون دارم